پرش به محتوا
خانه » مقالات مستر کاریزما » نظریه‌ ساختار چامسکی و برنامه‌ریزی زبانی اعصاب

نظریه‌ ساختار چامسکی و برنامه‌ریزی زبانی اعصاب

نظریه ساختار چامسکی و برنامه‌ریزی زبانی اعصاب

تئوری زبان‌شناسی نوام چامسکی، که به طور رسمی با نام ” نظریه‌ ساختار چامسکی ” شناخته می‌شود، یکی از مهم‌ترین تئوری‌های زبان‌شناسی مدرن است. این تئوری توسط نوام چامسکی، زبان‌شناس و فیلسوف آمریکایی، در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ارائه شد و بر روی مفهوم زبان و ساختار دستوری آن تمرکز دارد.

در نظریه ساختار چامسکی، مفهوم “زبان” به عنوان یک سامانه ساختاری و دستگاهی تلقی می‌شود. به عبارت دیگر، نوام چامسکی زبان را به عنوان یک نظام سازمان‌یافته از قواعد و قوانین می‌بیند که به شکل درونی در ذهن افراد وجود دارد و به آن‌ها امکان تولید و فهم جملات بشری را می‌دهد. به اعتقاد چامسکی کارکرد نخستین زبان در فکر کردن است و نه ابزار ارتباطی.

چامسکی می‌گوید برای ارتباط با دیگران الزاما به زبان نیاز نداریم؛ اما برای فکر کردن حتما به زبان نیازمندیم. چامسکی ارتباط زبان و دستگاه نوروفیزیولوژیک بدن را تاحدی به‌هم وابسته می‌داند که معتقد است زبان بخشی از ذهن یعنی تبلور سیستم عصبی است.

از نظریه‌ ساختار چامسکی می‌توان این‌گونه برداشت کرد که زبان به تنهایی می‌تواند سیستم عصبی را تحت تأثیر قرار دهد. اکنون در مبحث برنامه ریزی زبانی اعصاب (برنامه ریزی عصبی کلامی) به یکی از جلوه‌های این تأثیر می‌پردازیم.

مطالعات تحقیقاتی متعددی انجام شده است که تأثیر اشعار را بر وضعیت ذهنی شنوندگان موسیقی بررسی کرده است. در این مجال که فرصت ارائه‌ی فهرستی جامع از تمام مطالعات انجام شده نیست، می‌توان به چند یافته‌ی کلیدی از تحقیقات قابل توجه در این زمینه اشاره کرد:

1. پاسخ عاطفی Emotional Response : مطالعه ای که در سال 2013 در مجله‌ی PLOS ONE منتشر شد، واکنش عاطفی به موسیقی را بررسی کرد و دریافت که اشعار به طور قابل توجهی بر تجربه‌ی عاطفی شنوندگان تأثیر می‌گذارد. این مطالعه نشان داد که اشعار حاوی محتوای غمگین یا منفی، مستعد القای احساس غم و اندوه یا مالیخولیا در شنوندگان دارند، در حالی که اشعار با محتوای مثبت، احساسات مثبت را برمی‌انگیزند.

2. همدلی و دیدگاه Empathy and Perspective-Taking : پژوهشی که در مجله‌ی Psychology of Music  در سال 2015 منتشر شد، تأثیر اشعار را بر همدلی و طرزفکر بررسی کرد. این مطالعه نشان داد که شنوندگانی که در معرض موسیقی با اشعار اجتماعی قرار می‌گیرند، سطوح بالاتری از همدلی را نشان می‌دهند و در مقایسه با افرادی که بدون چنین اشعاری به موسیقی گوش می‌دهند، دیدگاه اجتماعی بیشتری نسبت به مسائل گوناگون نشان می‌دهند.

3. هویت‌یابی و تخلیه‌ی روانی Identification and Catharsis : مطالعه‌ی دیگری که در مجله روانشناسی اجتماعی کاربردی در سال 2017 منتشر شد، تأثیر اشعار را بر هویت‌یابی و کاتارسیس عاطفی بررسی کرد. یافته‌ها نشان می‌دهد که شنوندگانی که با اشعار یک آهنگ همذات پنداری می‌کنند، واکنش عاطفی قوی‌تری را تجربه می‌کنند و احساس رهایی عاطفی یا کاتارسیس را گزارش می‌کنند.

4. پردازش شناختی Cognitive Processing : تحقیقات منتشر شده در مجله‌ی Brain and Cognition  در سال 2020، پردازش عصبی اشعار را در حین گوش دادن به موسیقی بررسی کرد. این مطالعه از تصویربرداری تشدید مغناطیسی کاربردی که پاسخ‌های همودینامیکی (تغییرات در جریان خون) مرتبط با فعالیت‌های عصبی در مغز را اندازه‌گیری می‌کند. (fMRI) برای مشاهده‌ی فعالیت مغز استفاده کرد و دریافت که پردازش اشعار مناطق مختلفی را درگیر درک زبان و پردازش معنایی می‌کند که نشان‌دهنده تأثیر شناختی اشعار بر شنوندگان است.

برنامه ریزی زبانی اعصاب (برنامه ریزی عصبی کلامی)

مبنای برنامه ریزی زبانی اعصاب (برنامه ریزی عصبی کلامی) این است که زبان در قالب بیان کلامی و بیان غیرکلامی که به زبان بدن و یا بیان اندام شناخته می‌شود بر کیفیت درونی عواطف یا همان رشته‌های اعصاب در نوروبیولوژی موثر است. اینها تنها چند نمونه از تحقیقات انجام شده در مورد تأثیر اشعار بر وضعیت ذهنی شنوندگان موسیقی است. شایان ذکر است که تأثیرات اشعار می‌تواند بسته به تفاوت‌های فردی، ترجیحات موسیقی و تجربیات شخصی و سایر عوامل متفاوت باشد.

از تاثیر اشعار موسیقی که بگذریم تحقیقات متعددی در زمینه تأثیر کلام و لغات بر حالت ذهنی هم انجام شده است. این تحقیقات معمولاً در زمینه روانشناسی، علوم شناختی، و علوم اعصاب انجام می‌شوند. در زیر به برخی از مطالعات معتبر در این زمینه اشاره خواهم کرد:

1. “The Effects of Words on Emotion: An Evaluation of Ratings of Emotional Valence, Boredom, and Attention” (2009) توسط Margaret E. Moulton و همکاران: این تحقیق بررسی کرد که کلمات و عبارات با اندازه‌گیری‌های روانشناسی از جمله ارزیابی‌های احساسی، خستگی و تمرکز چه تأثیری بر روی شرکت‌کنندگان دارند.

2. “The Impact of Words on Brains: Neural Correlates of Linguistic Affectivity” (2013) توسط Gabriela Lopes و همکاران: این تحقیق با استفاده از تصویربرداری مغزی (fMRI) بررسی کرد که چگونه کلمات بازتاب عواطف مختلف را در مغز فرد ایجاد می‌کنند و تأثیر آن‌ها بر فعالیت مغزی را نشان داد.

3. “Effects of Language on Attention and Perception” (2016) توسط Panos Athanasopoulos و همکاران: این تحقیق بررسی کرد که چگونه زبان و کلماتی که ما استفاده می‌کنیم می‌توانند روی تمرکز، توجه و ادراک ما تأثیر بگذارند.

4. “The Power of Words: How Words Impact Your Mood” (2018) توسط Elizabeth Broadbent و همکاران: این تحقیق بررسی کرد که چگونه استفاده از کلمات مثبت و منفی در تعاملات روزمره می‌تواند بر روی خلق و مزاج فرد تأثیر بگذارد.

در فرایند ان ال پی بیزنس کوچینگ در چارچوب برنامه ریزی زبانی اعصاب که به پشتوانه نظریه‌ ساختار چامسکی متکی است، می‌دانیم زبان یک سامانه‌ی یکپارچه و نهادی است که از سیستم نوروفیزیولوژی جدا نیست. پژوهش‌های متعددی در همین زمینه به بررسی کارکرد اشعار موسیقی در تغییر توانمندی‌های فکری پرداخته‌اند. در این فایل ضمن مرور سریع برخی از این پژوهش‌ها به ارتباط مهارت تیزحسی – یعنی تشخیص آنکه کاری که در هر لحظه انجام می‌دهیم تا چه اندازه ما را به اهدافمان نزدیک و یا از آن دور می‌کند – و حساسیت به کیفیت عاطفی اشعار موسیقی می‌پردازیم.

قطعا شخصیت کاریزماتیک به ضعیف کردن خود از طریق مرور و بازخوانی اشعار منفی در موسیقی‌های غیرسازنده نمی‌پردازد و همواره به کیفیت آنچه به خورد ذهنش می‌دهد تیزحسی دارد.

نظرتان را اعلام کنید و یا سؤالی بپرسید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *