ویدیوی آموزش مهندسی ذهن کاریزماتیک و تمرین برنامه ریزی ذهن
اجازه دهید پیش از معرفی تمرین مهندسی ذهن در این درس از آموزش مهندسی ذهن کاریزماتیک ، ابتدا به صورت بسیار خلاصه مبانی علمی آن را بررسی کنیم. در بیان علمی میگوییم: سطوح عصبشناسی، جداکننده رفتار از فرد هستند. معنی این جمله در مهندسی ذهن به زبان ساده این است که شناخت ما از خودمان در ضمیر ناخودآگاه ذهن به صورت یکپارچه قابل دسترسی نیست، بلکه خودمان را در موقعیتهای گوناگون به شیوههای متنوعی مورد شناخت قرار میدهیم. پیشتر در مقاله تئوری پردازش اطلاعات درباره نحوه ذخیرهسازی اطلاعات در ذهن، و یکپارچه نبودن دیتایی که در حافظه داریم توضیح دادهایم.
احتمالا بهترین منبع حکمت خودشناسی که میتواند مرجع آموزش مهندسی ذهن باشد ادبیات عامه است. اصطلاحات روزمره مانند دلگرمی، دلسردی، دلهره و مانند آن که به «دل» به عنوان مرکز تعادل عاطفی اشاره میکنند از حقیقتی خبر میدهند. انسان باستان چیزهایی درباره خود میدانسته که ما فراموش کردهایم. خوشبختانه این سطح از خودشناسی در کلام روزمره همچنان رواج دارد و میتواند در برنامه ریزی عصبی کلامی فارسی مورد استفاده قرار گیرد. اکنون در ادامه همین مفاهیم، در مهندسی ذهن باید سوالی بپرسیم. آیا این اصطلاح را به یاد میآورید:
تا آمدم خودم را پیدا کنم ….
و یا
تا به خودم بیام …..
مگر چقدر طول میکشد تا خودمان را پیدا کنیم، افکارمان را جمع و جور کنیم و به خود بیاییم؟ واقعیت این است که ممکن است در شرایطی اصلا نتوانیم خودمان را پیدا کنیم و به خود بیاییم. زیرا همه شناختمان از خودمان در یک سطح از ضمیر ناخودآگاه ذخیره نشده که بتوانیم آن را به سرعت فراخوانی کنیم. هر یک از ما در سطوح متفاوتی از ناخودآگاهمان شناخت متفاوتی از خودمان به نسبت سطح ناهشیار دیگری در ضمیر ناخودآگاه ذهن داریم. اکنون جا دارد از خودمان بپرسیم مگر ضمیر ناخودآگاه چند سطح دارد؟ اساسا مگر ذهن ما چند سطح دارد که میخواهیم با تمرین مهندسی ذهن به چیدمات اطلاعات در آنها بپردازیم؟
در مکتب روانکاوی فروید این موضوع که ذهن و آگاهی حداقل از سه سطح برخوردار است موضوعی کاملا شناخته شده است و در علوم روانشناختی کاملا پذیرفته شده است. فروید به دو سطح هشیار و ناهشیار برای ذهن قائل بود. هشیار یعنی همه آنچه در این لحظه در میدان آگاهی شماست. مانند لغات این مقاله؛ و ناخودآگاه همه آن چیزی است که به یاد نمیآوریم اما بر افکار و رفتارمان اثرگذار است؛ مانند تجربیات فراموش شده کودکی. نیمه هشیار، مفهوم جالب توجه دیگری در روانکاوی است که جایی میان این دو سطح هشیار و ناهشیار قرار میگیرد. نیمه هشیار، آن چیزهایی است که برای به یاد آوردن و مرور کردنشان باید اندکی تلاش کنیم. چیزهایی مانند غذای دیشب، موسیقی در فلان میهمانی که پارسال رفته بودیم و البته شناختمان از خودمان!
لایههای ضمیر ناخودآگاه در مهندسی ذهن کاریزماتیک
پیشتر در مقاله مبانی مهندسی ذهن به این موضوع اشاره کردیم که در سطوح متفاوتی میتوانیم فرایندهای ذهنی را بررسی کنیم. اکنون این مبحث را بسط میدهیم: در سطح رفتاری؛ میبینیم و میشنویم و با دیگران تعامل میکنیم. در سطح توانمندی؛ میتوانیم کارهایی را به انجام رسانیم. اگر بپرسید منظور از مهندسی ذهن چیست میگوییم: مهندسی ذهن یعنی طرح ریزی مجدد ساختار بازیابی اطلاعات، با هدف در اختیار داشتن گزینههای بیشتر رفتاری در موقعیتهای چالشبرانگیز. یکی از اهداف مهندسی ذهن این است که فهرست توانمندیهایمان را بدون جاانداختن آنچه میتوانیم انجام دهیم، به سادگی مرور کنیم. متاسفانه فهرست کامل توانمندیهای انسان همیشه پیش رویش نیست و باید « خودمان را جمع و جور » کنیم تا آنها را بیابیم.
در لایه دیگری از ضمیر ناخودآگاه که سطح باورها و ارزشها نامیده میشود، چارچوبهای باید و نباید ما قرار دارد. این سطح تقریبا در مرز نیمه هشیار و ناهشیار قرار دارد. این بایدها و نبایدها اساسا از محیط، خانواده و تجربیات گذشته اقتباس شدهاند و الزاما بیانگر ارزشهای من و شما نیستند. در نهایت، در ورای همه اینها خود ما وجود داریم. آنچه که در روانشناسی یونگ که یکی از نسخههای آپدیت شده روانکاوی فروید است، خودِ منحصر به فرد ماست. برای دستیابی به این سطح از ذهنمان میبایست تلاش کنیم و واقعا به خودمان بیاییم. اکنون معنای حکمتی که در زبان فارسی و اصطلاحاتش نهفته است بیشتر بر ما بیشتر روشن میشود. موضوع این تمرین مهندسی ذهن از سری اموزش مهندسی ذهن ، همین مطلب است.
در مقاله مهندسی ذهن چیست ، گفتیم که یکی از اهداف مهندسی ذهن کاریزماتیک این است که انتخابهای بیشتری داشته باشیم. خودمان را اسیر شرایط نبینیم و دست و پایمان را نبندیم. تمرین مهندسی ذهن کاریزماتیک و بازیابی سطوح ذهنی با همین هدف طراحی شده است.
سلام.
ای کاش جای دوربین بهتر بود.
درود بر شما
صحیح میفرمایید
سلام استاد
عالی بود