مبانی مهندسی ذهن را از کجا شروع کنیم؟
در معرفی مبانی مهندسی ذهن میبایست به روند توسعه مکاتب روانشناسی اشاره کنیم. پس از سلطه مکاتب روانکاوی و رفتارگرایی بر روانشناسی، توجه روانشناسان بر تأثیر باورها و نحوه تفکر به پیدایش مکتب « روانشناسی شناختی » انجامید. در این رویکرد مشکلات روانی مردم ناشی از نحوه تفکر غلط و استنباط و برداشت ناصحیح (ادراک تحریف شده) شناخته شد و راه رهایی از مشکلات روحی و ذهنی هم در بهبود تفکر و تغییر روش فهم و درک مسائل اعلام گردید. امروزه تاثیر متقابل رفتار بر تفکر و عواطف و تاثیر تفکر بر رفتار و عواطف امری پذیرفته شده است.
فهرست مطالب مقاله مبانی مهندسی ذهن:
- مبانی مهندسی ذهن را از کجا شروع کنیم؟
- مهندسی ذهن به کدام مکتب روانشناسی نزدیکتر است؟
- زمینههای ظهور نظریه پردازش اطلاعات
- بررسی ساختارسیستم پردازش اطلاعات در مبانی مهندسی ذهن
- لزوم بررسی پردازش اطلاعات در دوره های مختلف رشد در مبانی مهندسی ذهن
هر نوع مسئله روحی و روانی مانند افسردگی، از دست دادن انگیزه، بیمیلی به تلاش بیشتر، سرخوردگی و مشکلات مانند آن به علت پردازش غلط اطلاعات و فرایند استدلال معیوب در ذهن به وجود میآیند. در این حالت الگوهای مخرب ذهنی فعال میشوند و به دلیل منطق غلط فکری ادامه مییابند. روش فکر کردن بر رفتار و احساسات و در نتیجه بر تمام جنبههای زندگی تأثیر میگذارند. تفکر در اینجا به معنای فرایندهای ذهنی شناخته میشود و چیزی بیش از مثبتاندیشی و یا منفیبافی است. چرا که مثبتاندیشی (امیدواری) و منفیبافی (عیبیابی) به دنبال روشهای تفکر مشخصی به وجود میآیند؛ و البته هر کدام در جای خود میتوانند به حل مسائل مشخصی کمک کنند.
مشکلات ذهنی از کجا میآیند؟
افکار ناکارآمد موجب تحریف رویدادها، تخریب رفتار و ایجاد باورهای جهتدار میشوند. پژوهشگران و روانشناسان با هدف شناسایی روش تغییر فرایندهای ذهنی ابتدا میبایست نظام تفکر را در ذهن و ارتباط آن را با مغر شناسایی میکردند. تئوری پردازش اطلاعات در روانشناسی حاصل تلاش محققین برای پرکردن خلا تئوری و عمل، در توصیف روشها، الگوها و اصول تفکر انسان است. این تئوری برآمده از روانشناسی شناختی است. در روانشناسی شناختی فرایندهای ذهنی « شناخت » نامیده میشوند. در تئوری پردازش اطلاعات برای توصیف و درک مراحل تفکر ذهنی، آن را با عملکرد کامپیوترها و هوش مصنوعی مقایسه میکنند و پس از شناسایی مراحل فرایندهای ذهنی، بر بهبود کیفیت هر مرحله تمرکز میگردد.
مهندسی ذهن به کدام مکتب روانشناسی نزدیکتر است؟
در گذر زمان هر کدام از رویکردهای روانشناسی تلاش کردهاند کارکردهای رویکرد پیشین را نقض کرده و آن را از اعتبار بیندازند. به عنوان مثال رویکرد روانشناسی رفتارگرا که با اصطلاح شرطیسازی به شهرت رسیده است، مکتب روانکاوی و تقسیم عملیات ذهن به آگاهی و ناخودآگاه و فیلترهای پردازش اطلاعات در ذهن را بیاعتبار میشناسد. ذهن در مکتب روانشناسی رفتارگرا همچون لوح سفیدی است که همه چیز را از محیط میگیرد. از سوی دیگر دیدگاه شناختی پس از رفتارگرایی پدیدار آمد و رفتار را حاصل تفکر و شناخت میداند. تئوری پردازش اطلاعات هم جهت تبیین روش شکلگیری تفکر به وجود آمده است. واقعیت آن است که تاکنون هیچ رویکرد جامعی برای توضیح رفتار انسان به دست نیامده است.
در آموزش مهندسی ذهن با کمک گرفتن از تئوری پردازش اطلاعات، عملکرد مغز و سیستم عصبی را به سختافزار کامپیوتر تشبیه میکنیم. فیلترهای پردازش اطلاعات در ذهن را هم به سیستم عامل؛ و تفکر (آگاهانه یا ناخودآگاه) را به برنامههای کامپیوتری تشبیه میکنیم. از این راه میتوانیم با درک فرایند تفکر به شکلگیری افکار ناخودآگاه توجه کنیم و با دستکاری مراحل پردازش ذهنی به ایجاد افکار ناخودآگاه جدید بپردازیم. مبانی مهندسی ذهن از آن جهت با تئوری پردازش اطلاعات شباهت دارد که قائل به مراحلی برای تشکیل «شناخت» در ذهن انسان است اما برخلاف تئوری پردازش اطلاعات بر تطبیق دقیق فرایندهای ذهنی با عملکرد رایانهها و هوش مصنوعی تعصب ندارد. تفاوت اساسی دیگری که مهندسی ذهن با تئوری پردازش اطلاعات دارد پذیرش بخشهای آگاهی و ناخودآگاه در ذهن است که جایگاهی در تئوری پردازش اطلاعات ندارند.
آموزش مهندسی ذهن
در این مقاله که به مبانی مهندسی ذهن میپردازد بدون آنکه بخواهیم خود را درگیر بحثهای تئوریک و نظری کنیم از هرکدام از رویکردهای معتبر روانشناسی، آن بخشی که برای طراحی نرمافزار ذهن نیاز داریم انتخاب میکنیم و به کار میگیریم. از دیدگاه مهندسی ذهن، مکاتب روانشناسی همچون ابزارآلاتی در جعبه ابزار هستند که هر کدام کارآیی مشخصی دارند. همانطور که دریل، فازمتر و انواع آچار هر کدام برای کاری مناسبند و برای کار دیگری نامناسب، هر یک از مکاتب روانشناسی نیز دارای کاربردهای مناسب و نامناسبی هستند. فردی که بخواهد ذهن و رفتار انسان را تنها با یک رویکرد توضیح دهد مانند شخصی است که همه کارهای فنی را با فازمتر انجام میدهد!
در آموزش مبانی مهندسی ذهن به دنبال جواب سوالاتی مانند این هستیم: «چرا و چگونه افکار نگران کننده در ذهن شکل میگیرند که ما قادر به توقف آنها نیستیم؟» اگر چه تئوری پردازش اطلاعات به این پرسش پاسخ نمیدهد اما چارچوب بررسی آن را فراهم میکند. هدف نهایی مهندسی ذهن، خودشناسی است. اگر خودمان و روش فکر کردنمان را بشناسیم به کیفیتی میرسیم که در تئوری پردازش اطلاعات «فرا شناخت» نام دارد. یعنی فکر کردن در باره تفکر خودمان. در واقع، تفکر درباره روش فکر کردنمان؛ و از خود میپرسیم چرا اینگونه درباره اندیشهای که از ذهنمان میگذرد فکر میکنیم؟ آیا این فکر به ما در رسیدن به سطح بالاتری از نتایج در زندگی کمک میکند؟ چگونه میتوانیم زیرساختهای تولید فکر در ذهنمان را تغییر دهیم که بتوانیم افکار سازندهای که رفتار مفیدی برایمان تولید کنند را به صورت ناخودآگاه تجربه کنیم؟
فراشناخت شامل سه حوزه است: گفتگوی درونی، خودآگاهی و مهارت حل مسئله
زمینههای ظهور نظریه پردازش اطلاعات
مهمترین وقایعی که بحث تقدم و تأخیر فکر و عواطف را به پیش کشید آزمایشهای ادوارد تولمن با مشاهده رفتار موشها در یادگیری مسیر عبور از مارپیچ پر آب در سال 1932 بود. اما ادوارد تولمن که بود؟
ادوارد تولمن درجه دکتراى خود را از دانشگاه هاروارد در سال ١٩١۵ دریافت کرد. پس از سه سال تدریس در دانشگاه نورت وسترن Western North به دانشگاه کالیفرنیا در برکلى رفت. اولین تحقیق آزمایشگاهی او، بررسى رابطه بین معنى و تصویر ذهنی بود. در نتیجه این آزمایش ثابت شد که برخی از معانى پیش از تصویر ذهنی مىآیند. در دانشگاه کالیفرنیا او نظریه خود را تحت عنوان رفتارگرائى هدفمند Behaviorism Purposive معرفی کرد.
ادوارد تولمن یک دهه به انجام آزمایشهایی با موشها در مارپیچ پرداخت. تولمن مشاهده کرد حتی زمانی که خبری از غذا نیست موشها مسیر مارپیچ را یاد میگیرند . پرسش تولمن این بود: دقیقا چطور؟ این تحقیقات و ادامه آنها از سوی دیگر پژوهشگران به تولید مفهوم «یادگیری پنهان» انجامید. امروزه میدانیم یادگیری پنهان در سطح ناخودآگاه روی میدهد. آنچه در سطح ناخودآگاه میآموزیم مانند نرمافزای پنهان بر روی سیستم عامل مغزمان نصب میشود. یادگیری پنهان حتی بدون داشتن هیچ هدفی در ذهن اتفاق میافتد. از این رو یکی از مهمترین مباحث در آموزش مهندسی ذهن مراقبت از فرایندهای ناخودآگاه یادگیری پنهان است.
اگر این سوال برایتان پیش آمد که پژوهش بر روی موشها چگونه به نحوه تفکر انسان ارتباط پیدا میکند میتوانید این مارپیچ را حل کنید و خودتان نتیجه را ببینید!
آلن تورینگ و پدیده کامپیوتر
آلن تورینگ دانشمند دیگری است که نامش در مبانی مهندسی ذهن به میان میآید. او در دهه چهل میلادی مبانی علم کامپیوتر را عرضه کرد و نخستین کامپیوتر را ساخت. تحقیقات او مبنای مطالعات بعدی در زمینه هوش ماشینی و دفاع از شباهت آن با نظام تفکر انسان قرار گرفت. بعدها در میان سالهای ١٩۴۶ تا ١٩۵٣ کنفرانسهایی برای بررسی شباهتهای ماشین و انسان و موجودات زنده برگزار شد. تقریبا از اواخر دهه ١٩۵٠ رویکرد پردازش اطلاعات به عنوان یک الگوی غالب بر روانشناسی مورد قبول قرار گرفت؛ اما دانشمند دیگری را مبتکر تئوری پردازش اطلاعات میشناسند.
امروزه تئوری پردازش اطلاعات با نام جورج میلر شناخته شده است. او در سال ١٩۵۶ پژوهشهایی بر حافظه کوتاه مدت انجام داد و این نام را به این بخش از حافظه اطلاق کرد. جورج میلر فردی بود که متوجه شد حافظه کوتاه مدت به شکل معینی، محدود است. البته جورج میلر تنها به ادامه تحقیقات پیشین پرداخته بود. مفهوم پردازش اطلاعات در آغاز، در دهه ١٩۶٠ از طرف روان شناسی شناختی به کاربرده شد و بیانگر این بود که ارگانیسم انسانی بر روی تجسمهای درونی و ذهنی خود عملیاتی شبیه کامپیوتر انجام میدهد. به این صورت که اطلاعات از لحظه ارائه به حواس، در مرحله ورودی تا پاسخهای رفتاری در مرحله خروجی، به طور فعال کد گذاری میشود و تغییر شکل و سازمان مییابد.
اگر دانشمندان دیروز، کامپیوترهای امروزی را میدیدند چه نظریههایی مییافتند؟
دیدگاه پردازش اطلاعات مانند نظریه شناختی-رشدی پیاژه (رواشناس سرشناس رشد)، افراد را به صورت موجودات فعال و کاوشگری در نظر میگیرد که در پاسخ به درخواستهای محیطی، تفکر خودشان را تغییر میدهند؛ اما برخلاف نظریه پیاژه، در اینجا مراحل رشد وجود ندارد. بلکه فرایندهای فکری مثل ادراک، توجه، حافظه، راهبردهای برنامهریزی و دیگر فرایندهای ذهنی در تمام سنین، مشابه دیده شدهاند و تنها به درجات کمتر یا بیشتر آشکار میشوند.
بررسی ساختار سیستم پردازش اطلاعات در مبانی مهندسی ذهن
اغلب پژوهشگران پردازش اطلاعات، فرض میکنند که ما اطلاعات را در سه قسمت سیستم ذهنی پردازش میکنیم:
١- ثبت کننده حسی register sensory
٢- حافظه فعال یا حافظه کوتاه مدت short or working–term memory
٣-حافظه بلند مدت long-term memory
ثبت کننده حسی SENSORY REGISTER
نخستین مرحله پردازش اطلاعات، ثبت حسی است. اطلاعات ابتدا وارد ثبت کننده حسی میشوند، جایی که دیدنیها وشنیدنیها مستقیما بازنمایی شده و برای مدت کوتاهی – تقریبا ١ تا ٣ ثانیه – ذخیره میشوند. هدف اصلی ثبت کننده حسی، حافظه حسی است. محرکهای ورودی و پردازش در این مرحله مربوط به زمان حال است. محققان معتقدند پردازش اطلاعات در حافظه حسی به سرعت سرسامآوری رخ میدهد؛ بنابراین پردازشها خودکار هستند و انواع اطلاعات را در کسری از ثانیه در حافظه حسی پردازش میکنند.
برای مثال، در هنگام رانندگی با سرعت بالا به محض رویت حیوانات در کنار جاده، پردازش اطلاعات حسی ورودی در مدت بسیار کوتاهی تصویر را به مغز مخابره میکند. گویی همزمان با رویت خطر، مغر در جریان قرار میگیرد.
حافظه فعال یا حافظه کوتاه مدت WORKING SHORT-TERM MEMORY
مدت زمان نگهداری اطلاعات در حافظه فعال ١۵ تا ٣٠ ثانیه است. فرایندهای انتقال اطلاعات در این بخش از حافظه شامل تکرار (مرور) و رمزگردانی (کدگشایی از پیام ارسالی توسط سیستم عصبی)، سازماندهی اطلاعات یعنی تکهتکه کردن اطلاعات به قطعات کوچکتر بر اساس تفاوتها و شباهتهاست. مهمترین انواع اطلاعات ذخیره شده در این بخش از حافظه شامل شنیداری، رویدادی و معنایی است.
اعتقاد بر این است که حافظه فعال، مرکز تفکر آگاهانه است. اطلاعات موجود در آن، ترکیبی از حافظه بلند مدت و محیط اطراف برای کمک به حل مشکلات است. با این حال، حافظه فعال (کوتاه مدت) دارای ظرفیت کوچکی است و قادر به نگهداری اطلاعات زیادی در یک زمان نیست. پژوهشگران پردازش اطلاعات معتقدند کودکان تا حدود ١۵ سالگی ظرفیت حافظه فعال خود را برای اطلاعات شفاهی و تصویری به طور پیوسته افزایش میدهند. برای مثال بهبود عملکرد حافظه فعال را میتوان در آزمونهای هوش سیال، یعنی قابلیت تفکر مستقل از یادگیری، نشان داد.
به اعتقاد روان شناسان رشد، کودکان نسبت به بزرگسالان از لحاظ ماهیت و عملیات ثبت حسی ضعیفترند. گمان میرود بزرگسالان از شیوهای بهره میبرند که در آن، موارد را قبل از زوال ثبت حسی، به صورت منظم رمزگذاری میکنند و سپس آن را به حافظه کوتاه مدت انتقال میدهند. درحالیکه کودکان از چنین شیوههایی برخوردار نیستند و اطلاعات کمتری را به حافظه کوتاه مدت انتقال میدهند. این برخلاف باور ناصحیح عمومی مردم است که فکر میکنند در بزرگسالی دیگر چیزی نمیآموزند.
حافظه بلند مدت MEMORY TERM-LONG
مدت زمان نگهداری اطلاعات در حافظه بلند مدت نامحدود است. گنجایش آن هم نامحدود است. نوع اطلاعات ذخیره شده عمدتاً معنایی، تا حدودی شنیداری و دیداری است. حافظه بلند مدت با گنجایش نامحدودش مسئول ذخیره دانش دائمی ماست. اطلاعات در حافظه بلند مدت مانند طبقهبندی کتابها در کتابخانهها بر اساس محتوا طبقهبندی میشوند. پژوهشگران معتقدند زمان نگهداری، گنجایش اطلاعات و سرعت پردازش تا اندازهای ناشی از رشد مغز و بهبود راهبردهای ذهنی از جمله توجه، سازماندهی و طبقهبندی موثر است.
لزوم بررسی پردازش اطلاعات در دوره های مختلف رشد در مبانی مهندسی ذهن
نظریههای تحول مبتنی بر نظام و اصول پردازشگر اطلاعات تعداد زیادی ندارند و اغلب به صورت تلفیقی یا ترکیبی از نظریههای معتبر هستند. برای نمونه، نظریههایی که از ترکیب نظام پیاژه با نظام پردازش اطلاعات شکل گرفته بسیاری از مفاهیم اساسی روانشناسی رشد مانند فعال بودن ذاتی کودک، ناپیوستگی رشد، رویکرد سازه محور (منظور سازههای ذهنی است که در مباحث بعدی مبانی مهندسی ذهن به آن خواهیم پرداخت) را قبول دارند ولی در نظرات خود نظام پردازشگری دادهها و بهویژه محدودیت در منابع درون ذهنی را نیز دخالت میدهند.
شناسایی سازههای فرایندهای فکری در کودکان سادهتر است زیرا اصولا ذهن سادهای دارند و بیشتر غریزی رفتار میکنند. به مرور، با رشد کودک شاهد پیدایش فرایندهای پردازش اطلاعات هستیم. هر کدام از این فرایندها تا پایان عمر فعال میمانند و تنها شدت آنها تغییر میکند. بزرگسالی، دوران اوج مهارتهای تفکر و حل مسئله است. در واقع نه تنها هوش و رشد ذهنی کند نمیشود بلکه ذهن ورزیدگی بیشتری مییابد. واقعا چرا اکثر افراد فکر میکنند در بزرگسالی توان ذهنی کاهش مییابد؟ پاسخ در نصب ناقص این برنامههای ذهنی در کودکی است.
٢ سال اول زندگی: نوباوگی و نوپایی
توجه:
نوزادان ۴ تا ۵ ماهه برای محرکهای دیداری پیچیده و تشخیص تفاوت آن از محرک قبلی به ۵ تا ١٠ ثانیه زمان نیاز دارند. کودکان در سال اول به رویدادهای تازه و گیرا توجه دارند و با انتقال به نوپایی یعنی زمانی که سن آنها را با سال میشماریم – مثلا میگوییم یک سال و چهار ماه – روند جذب شدن به چیزهای تازه کاهش مییابد اما «توجه مستمر» یا همان تمرکز، بهبود مییابد. در سنین بزرگسالی میبایست بتوانیم فرایندهای ذهنی کنجکاوانه را مجددا زنده کنیم زیرا زیربنای خلاقیت و نوآوری هستند. این هدف در میان اهداف آموزش مهندسی ذهن است.
حافظه:
١ – بازشناسی به معنی تشخیص آنچه قبلا دیدهایم یا تجربه کردهایم، سادهترین شكل حافظه است. نوزادان در 3 ماهگی محركهای دیداری را به مدت ٢۴ ساعت به یاد میآورند و در پایان سال اول، این مدت به چند روز تا چند هفته افزایش مییابد.
2- یادآوری: کودکان در پایان سال اول زندگی میتوانند رسما بهیاد بیاورند.
طبقهبندی اطلاعات:
نخستین طبقهبندیها، ادراكی هستند و برظاهر کلی یا ویژگیهای برجسته اشیا استوارند. مثلا، پاها برای حیوانات؛ اما در پایان سال اول طبقهبندیها مفهومی میشود؛ مثلا، کودک میتواند وسایل آشپزخانه را با هم دستهبندی کند.
دوره اول كودكی: ٢ تا ۶ سالگی
توجه:
کودکان پیش دبستانی در مقایسه با كودكان دبستانی زمان كوتاهی را صرف انجام تكالیف میكنند و برجزئیات تمركز ندارند و به راحتی حواس آنها پرت میشود. به هر حال روند بهبود توجه مستمر ادامه دارد .
حافظه:
١- باز شناسی و یادآوری:
كودكان ۴ تا ۵ ساله در بازشناسی تقریبا عالی عمل میکنند اما یادآوری آنها ضعیف است. استفاده از راهبردهای حافظه در كودكان ضعیف است و هنوز مرور ذهنی را نمیشناسند.
٢ – حافظه مربوط به تجربیات روزمره: كودكان پیش دبستانی رویدادها را مانند بزرگسالان به صورت سناریوی متنی به یاد میآورند.
٣- حافظه مخصوص رویدادهای مربوط به گذشته یا حافظه زندگینامهای.
بزرگسالان برای فرا خواندن حکایتهای زندگینامهای از دو روش استفاده میکنند: یکی روش توضیحی و دیگری روش تکراری یعنی بازگویی. کودکان پیش دبستانی ابتدا گفتگوی توضیحی را تجربه میکنند و بعد از یک یا دو سال ماجراهای شخصی سازمانیافته و با اظهارات بیشتری بیان میکنند.
تفاوتهای فردی در رشد ذهنی از قبیل محیط خانه ،کودکستان، مهد کودک، رسانه و ابزارهای آموزشی به شکلگیری پردازشهای مفید یا منفی در ذهن کودک و به دنبال آن عملکرد ذهنی قوی یا ضعیف در بزرگسالی میانجامد. از جمله وظایف مهندسی ذهن، بازتعریف و نصب مجدد یا ارتقا نرمافزارهای ذهنی مربوط به این فرایندهاست.
فراشناخت METACOGNITION
زمانی که بازنمایی دنیا، حافظه و حل مسئله بهبود مییابد، کودکان فکر کردن درباره افکارشان را آغار میکنند. فراشناخت یعنی فکر کردن در باره فکر کردن. به اعتقاد جان فِلاول از دانشمندان تئوری پردازش اطلاعات، فراشناخت، دانش فرد درباره فرایندهای شناختی ذهن خودش است. او نخستین کسی است که در مورد فراشناخت سخن گفت. اگر بتوانید از وجود یک گفتگوی درونی در ذهن خود آگاه شوید و اگر بتوانید فرایندهای تصمیمگیری و حل مسائل را در ذهن خود پیدا کنید فرا شناخت را تجربه کردهاید .
اواسط كودكيی: ۶ تا ١١ سالگی
توجه :
در اواسط کودکی، توجه به سه صورت تغیر میکند : گزینشی، انعطاف پذیر و برنامهدار
بین 6 تا 9 سالگی کودکان برای گزینش اطلاعات از راهبردهای گوناگون استفاده میکنند و عملکرد آنها آشکارا بهبود مییابد (میلر و سی یر، 1994) کودکان دبستانی، توجه خود را به صورت انعطافپذیر با درخواستهای لحظهای در موقعیتها تنظیم میکنند .چنانچه نظام مشخصی برای توجه گزینشی وجود نداشته باشد و انعطاف بیش از حدی در توجه به مسائل و پدیدهها شکل بگیرد و یا حتی برعکس آن، انعطافپذیری کمی در توجه کردن داشته باشیم در بزرگسالی از پراکندگی افکار، کلید کردن و اسارت توجه بر موضوعات منفی، نامربوط و غیرسازنده در عذاب خواهیم بود.
تعریف برنامهریزی در آموزش مهندسی ذهن، عبارت است از فکر کردن پیشاپیش به یک رشته اعمال و اختصاص دادن توجه به آنها. این کیفیت در اواسط کودکی پیشرفت زیادی دارد (اسکولنیک 1995) چنانچه برنامهریزی توجه بر موضوعات به خوبی در کودک نهادینه نشود در بزرگسالی قادر به اولویتدهی نخواهد بود. که نیستیم!
آیا این مقاله را دیدهاید: مهندسی ذهن چیست؟
حافظه:
همانگونه که کیفیت توجه با افزایش سن بهتر میشود، روشهای تقویت حافظه نیز بهبود مییابند .مهمترین استراتژی تقویت حافظه، مرور ذهنی است – یعنی تکرار اطلاعات برای خود – که در اوایل سالهای دبستان آشکار میشود. از زمانی که افراد با ابزار مرور ذهنی آشنا میشوند دیگر هرگز آن را رها نمیکنند. همین امروز کدام مطالب تکراری برای خودتان در گفتگوی درونی بازگویی کردید؟ هر چه بیشتر موضوعی را برای خود تکرار کنیم در سطح عمیقتری به ذهنمان و ناخودآگاه ما رسوب میکند.
مرور ذهنی، عملکردی است که در کودکی با قصد و غرض – قبولی در امتحان مدرسه – و در بزرگسالی بدون توجه به تأثیر آن بر ذهن و رفتارمان انجام میدهیم. گویی توانمندی ذهنی بیشتر و شناخت کمتری را تجربه میکنیم!
دومین استراتژی برای خاطر سپردن، سازماندهی اطلاعات است. دسته بندی اقلام مرتبط با هم باعث میشود یادآوری به نحو قابل ملاحظهای بهبود یابد . از مشکلات بسیار مهم بزرگسالان این است که زمانی میدانستند ماهی و دلفین و گوزن در یک طبقه نمیگنجند اما امروزه هرچیزی را در کنار هر موضوع بیربط دیگری در ذهنشان ردیف میکنند و نتایج خندهدار این طبقهبندی معیوب، به شیوه غمانگیزی در زندگیشان رخ میدهد.
به آرامی با افزایش سن، کودکان استفاده از بسط یا گسترش (elaboration) مفاهیم به حوزههای جدید را آغاز می کنند .بسط مفاهیم در کودکان دیرتر ایجاد میشود چون به تلاش ذهنی و گنجایش حافظه فعال قابل ملاحظهای نیاز دارد. بسط در روانشناسی به معنی تعبیر یک خاطره یا پدیده و تعمیم معنی آن به موضوعات دیگر است. به بیان دیگر، هر فرایندی که به وسیله آن معنی بخصوصی برای یک رویداد تعبیر شود را بسط مینامند. بسیاری از افراد از بسط ناقص و یا نامربوط در ارتباط میان پدیدهها و افکارشان رنج میبرند. در آموزش مهندسی ذهن، سیمکشی جدیدی برای مادربورد نظام تفکر طراحی و نصب میکنیم.
میانسالی 40 تا 60 سالگی
دوره مهم دیگری که مطالعه ان برایمان مفید خواهد بود، میانسالی است. در این دوره سرعت پردازش کند میشود، برخی از جنبههای توجه و حافظه کاهش مییابد. به این دلیل که بزرگسالان دانش گسترده و تجربۀ زندگی خود را در حل کردن مسایل روزمره زندگی به کار میگرفتهاند، میانسالی دوره گسترش کارآیی ذهنی (شناختی) نامیده میشود. در این مرحله حکمت به جای تفکر حل مسئله مینشیند.
علت کند شدن قدرت پردازش ذهنی و مغزی در افراد مسن چیست؟ از دیدگاه شبکۀ عصبی (سرلا ،1991) مرگ نورون ها از هم گسیختگی شبکۀ عصبی را به دنبال دارد.
نقد تئوری پردازش اطلاعات:
نقد بزرگی که به تئوری پردازش اطلاعات وارد میشود این است که اگر سیستم عصبی مرکزی CNS مسئول تمامی اعمال و حرکات ما بود، به مغزی بسیار بزرگتر از این که داریم نیاز داشتیم . محققین تئوری پردازش اطلاعات اما براین اعتقادند که انسان ابتدا یک موضوع مانند حرکت یا تحلیل را یاد گرفته و چیزی را در حافظه ذخیره میکند که آن را برنامه میخوانند . این برنامه زیربنای اجرای حرکات و تحلیلهای جدید با حداقل تلاش و سازماندهی است.
به اعتقاد نظریه پردازان پردازش اطلاعات: ما تکتک برنامههای ذهنی را به صورت مجزا ذخیره نمیکنیم بلکه یک برنامه تعمیم یافته در حافظه ذخیره میشود که میتوان از طریق آن هر برنامه عمومی را در وضعیتهای ویژه تغییر داد و اصلاح کرد. شبیه به آنچه هوش مصنوعی انجام میدهد. منتها به شیوه طبیعی. این برنامه کلی را در مبانی مهندسی ذهن به نام سیستم عامل ذهن میخواهیم.
این مطلب را هم ببینید: کاملترین راهنمای تشخیص دروغ تشخیص افراد دروغگو
منابع مقاله مبانی مهندسی ذهن
شعاري نژاد ،علی اکبر ، نظریه هاي رشد در روانشناسی رشد و تکامل انسان ،تهران، انتشارات به نشر
برك ، لورا .اي،(2007).روان شناسی رشد (1 و 2 ) . تهران : نشر ارسباران
ساعتچی، دکتر محمود.(1377). نظریه پردازان و نظریههای روانشناسی .انتشارات سخن
دولتی ،دکتر رمضان و خرازي ،دکتر کمال (1375). روانشناسی و علم شناخت. تهران
آقازاده، محرم واحدیان،دکتر محمد (1377).مبانی نظري وکاربردهای آموزشی نظریه فرا شناخت .تهران : انتشارات نوپردازان – پیوند
کدیور، پروین (1379). روانشناسی تربیتی. تهران :انتشارات سمت
نظریه پردازش اطلاعات شناختی در مشاوره مسیر شغلی 1390، هسینجه، عابدی، ظفری زاده، زرهپوش.دومین همایش ملی مشاوره
بهرامی، فاطمه و نیک یار، حمیدرضا، 1384، درمانهای رفتاری فراشناختی اختلالات دوقطبی، اصفهان، انتشارات ملی
Sampson J.P.Peterson,G.W. Lenz,G.P. (2000)Using readiness assessment to improre career services, A cognitive information processing approach,Career development Quarterly,46,146,174
بسيار عالي و كاربردي
دوره مهندسي ذهن هم برگزار ميكنيد؟!
درود بر شما
جلسات کارگاهی مهندسی ذهن آخرین جمعه هر ماه برای مشترکین ویژه و VIP برگزار میشود.